بازاریابی درونگرا چیست؟
بازاریابی درونگرا یک روش شناسی یا متدولوژی تجارته که با تولید محتوای ارزشمند و تجربیاتی منحصر به فرد، مشتریان رو به سمت یک کسب و کار جذب می کنه. در نقطه مقابل، بازاریابی برونگرا ممکنه محتوایی رو به مخاطب ارائه بده که واقعا نمیپسندن. بازاریابی دونگرا نوع ارتباطاتی که مشتری میخواد رو شکل میده و از طرف دیگه مشکلاتی که دارن رو حل میکنه.
آشنایی با متدولوژی یا روش شناسی بازاریابی درونگرا
روش شناسی بازاریابی درونگرا یک متدولوژی برای رشد سازمانه که با ایجاد روابط بلندمدت و معنادار با مصرف کنندگان، مشتریان بالقوه و مشتریان این کار رو انجام میده و هدفش اینه که مشتری در هر مرحله ای از سفر، توانایی رسیدن به اهدافش رو داشته باشه. اما چرا؟ چون وقتی مشتریتون موفق باشه شما هم موفقید.
3 مرحله مهم در بازاریابی درونگرا
1- جذب: با محتوای ارزشمند و گفتگوهایی که شما به عنوان یک مشاور معتمد ایجاد میکنین، افراد مناسب رو به سمت کسب و کارتون جذب می کنین.
2- تعامل: با ارائه بینشها و راهکارهایی متناسب با نقاط درد و اهداف مخاطبین، احتمال خرید رو افزایش میدین.
3- خشنودی: برای کسب موفقیت پس از خرید یک محصول یا خدمات، به مشتری کمک و از اون پشتیبانی میکنین.
وقتی مشتریانتون به موفقیت میرسن و موفقیتشون رو با بقیه به اشتراک میذارن، مشتریان بالقوه جدیدی به سازمانتون جذب میشن و اینطوری یک حلقه ایجاد میشه. به همین دلیل بازاریابی درونگرا میتونه یک پایه قوی رو برای حرکت کسب وکارتون به سمت جلو بسازه.
اما اجازه بدین کمی بیشتر در خصوص استراتژیهای بازاریابی درونگرا صحبت کنیم.
برنامه ریزی، پیاده سازی و بهینه سازی بازاریابی درونگرا
وقتی از بازاریابی درونگرا حرف میزنیم، هر چقدر بیشتر سرمایه گذاری کنین نتایج بهتری میگیرین. برای تولید یک محتوای جذاب نمیتونین صرفا از پول استفاده کنین، شما باید برای موثر بودن این محتوا مغز و قلبتون رو هم درگیر کنین. میتونین اینطوری شروع کنین:
استراتژی قیمت گذاری چیست؟
چند نوع استراتژی قیمت گذاری داریم؟
تفاوت استراتژی های قیمت گذاری در چیست؟
نرم افزار CRM چطور میتونه به مدریت فرصت ها کمک کنه؟
بازاریابی درونگرا در برابر بازاریابی برونگرا
تکنیکهای بازاریابی درونگرا و برونگرا از نظر شیوه نزدیک شدن به مشتری متفاوت هستن و البته نتایج متفاوتیهم به دنبال دارن. بازاریابی برونگرا با شیوههای فعال به دنبال جلب توجه مشتریان بالقوه به محصولتون هستش. مثلا، راه اندازی کمپینهای فروش در شبکههای اجتماعی، فروش حضوری و برقراری تماس های سرد با افراد از جمله تکنیک های بازاریابی برونگرا هستن.
در بازاریابی درونگرا اما تمرکز روی مشتریان هستش تا به سمت شما بیان. همونطوری که گفتیم، در این روش با ارائه محتوایی متناسب با مخاطب هدفتون، اونها رو جذب میکنین. وقتی آگاهی برند و اعتماد بلندمدت در حد خوبی ایجاد شدن، احتمال اینکه افراد محصول یا خدماتتون رو بخرن بالاتره.
بازاریابی درونگرا در برابر بازاریابی محتوا
از اونجایی که بازاریابی درونگرا و بازاریابی محتوا هر دو بر روی ارائه محتوای خاص، کمک کننده و متناسب تمرکز دارن، ممکنه با هم یکسان به نظر برسن. اما خوبه بدونین که این دو تفاوتهای کمی با هم دارن. بازاریابی محتوا یک استراتژی خاصه که روی تولید محتوای کمک کننده و متناسب با علاقه مندی کاربر متمرکز میشه. این نوع محتوا میتونه شامل بلاگ پستها، مقالات تحقیقاتی و پرسش و پاسخها باشه.
بازاریابی درونگرا میتونه تکنیکهای بازاریابی محتوا مثل ایجاد فرمهای ثبت نام با المانهای تشویقی، تکنیکهای بازاریابی شبکه اجتماعی و غیره رو شامل بشه. برای مثال، اگر شما یک پست در خصوص نرم افزار CRM در شبکه اجتماعی منتشر کنین که برای مدیران بازاریابی جذابیت داره، از تکنیک بازاریابی محتوا استفاده کردین. از طرف دیگه، اگر در کنار محتوای خوب، از پاپ آپ، دکمه فراخوان به عمل یا فرم ثبت نام با المان تشویقی مثل امکان دریافت جدیدترین مقالات یا کوپن تخفیف استفاده کرده باشین، استراتژیهای بازاریابی درونگرا رو پیاده سازی کردین.
مزایای بازاریابی درونگرا چیست؟
اگر به مخاطب درست در مکان درست دسترسی داشته باشین، میتونین ترافیک با کیفیت و هدفمندی رو به سمت وب سایت تان هدایت کنید ( میتونید در محتوای دیگه داناپرداز با انواع روش های هدایت ترافیک به وب سایت آشنا شوید). با تمرکز روی استراتژی بازاریابی درونگرا میتونین به این مخاطبین دسترسی پیدا کنین و برای دستیابی به اهداف بازاریابی دیجیتال خود، مشتریان هدف رو جذب کنین. این شیوه میتونه برای رویکردهای دیگه مثل تبلیغ پولی برای افزایش ترافیک که معمولا نرخ تبدیل خیلی پایینی دارن، جایگزین خیلی خوبی محسوب بشه.
بازاریابی درونگرا گرون ترین یا پرتقاضاترین استراتژی نیست و به همین دلیلم خیلی محبوبه! اما در این شیوه نیاز به تعهد و هوش تجاری دارین. اما واقعا چرا باید از این روش و استراتژی استفاده کنین؟ مزایایی که یک برنامه ریزی موفق به شما میده خیلی بیشتر از زحمتیه که برای اون کشیدین و این خیلی عالیه. در ادامه به مزایای این شیوه بازاریابی اشاره میکنیم.
1 – هزینه جذب مشتری پایین تر
هزینه جذب مشتری یا CAC یک KPI خیلی مهمه که به شما نشون میده شرکتتون برای جذب هر کدوم از مشتریهای جدید چقدر هزینه میکنه. یک استراتژی بازاریابی درونگرای موفق عملکردتون رو در تمامی مراحل جذب، تعامل و خشنودی بهبود میده و در عین حال نیازی به افزایش آنچنانی بودجه وجود ندارد.
معمولا با صرف هزینه برابر و در اغلب مواقع کمتر نسبت به بازاریابی سنتی، میتونین نتایج بهتری رو کسب کنین. این یعنی هزینه CAC هر ماه کمتر و کمتر میشه و در نتیجه تبدیل مخاطب به مشتری آسون تر و ارزون تر میشه.
2 – آگاهی برند بالاتر
3 – ردیابی آسان تر نتایج
4 – افزایش اعتماد
5 – جلوگیری از وابستگی افراطی به یک کانال
استراتژیهای بازاریابی درونگرا برای هدایت رشد کسب و کار
این استراتژیها به شما کمک میکنن مخاطب هدفتون رو به شکل موثر و درونگرا بازاریابی کنین. در ادامه به چند استراتژی مناسب برای جذب، تعامل و خشنودی مصرف کنندگان اشاره میکنیم که همگی به صورت درونگرا اجرا میشن و میتونین نیروی محرکه ای برای رشد بیشتر کسب و کارتون باشن.
استراتژیهای جذب
استراتژیهای بازاریابی درونگرا که مخاطب هدف و پرسوناهای خریدار رو جذب میکنن در واقع به تولید و توسعه محتوا وابسته هستن. برای دسترسی به مخاطبتون، کار رو باید تولید و انتشار محتواهایی مثل مقالات بلاگ، پیشنهادات محتوا و شبکه اجتماعی شروع کنین که ارزش آفرین باشن.
این محتواها میتونه شامل نحوه استفاده از محصولاتتون، اطلاعاتی درباره اینکه محصولتون چطور میتونه چالشهای خریدار رو حل کنه، رضایت مشتریان قبلی و جزئیات درباره پروموشنها و تخفیفها باشه.
برای اینکه بتونین مخاطبین هدفتون رو در سطحی عمیق تر جذب کنین، باید تمام این محتواها رو در قالب یک استراتژی سئو بهینه سازی کنین. یک استراتژی سئو نیازمند کلمات و عبارات کلیدی هدف هستش که با توجه به محصولات یا خدماتتون، چالش هایی که قراره حل کنین و روش هایی که میتونین به مخاطبین هدفتون کمک کنین، مشخص میشن.
اینطوری محتوا و اطلاعاتتون به صورت ارگانیک در صفحه نتایج موتورهای جستجو (SERP) برای افرادی که به دنبال این اطلاعات هستن ظاهر میشن.
استراتژیهای درگیرکننده
وقتی برای درگیر کردن مخاطبتون از استراتژیهای درونگرا استفاده میکنین باید مطمئن بشین ارتباطات و تعاملتون با سرنخها و مشتریان به شکلیه که اونها بخوان روابط بلندمدتی با شما داشته باشن. هنگام استفاده از این استراتژیهای درگیرکننده، اطلاعاتی در مورد اینکه کسب و کارتون قراره چه ارزشی رو برای اونها فراهم کنه ارائه کنین.
استراتژیهای درگیرکننده میتونه شامل نحوه مدیریت و برقراری تماسهای فروش درونگرا باشه. روی نحوه برقراری تماس کارشناسان پشتیبانیتون با افراد علاقه مند و مشتریان بالقوه تمرکز کنین. علاوه بر این، شما همیشه باید به جای محصول فروشی به راهکار فروشی بپردازین. اینطوری قراردادها با منفعت دوطرفه بسته میشن و برای مشتریان هدفتون، ارزش آفرینی کردین.
استراتژیهای خشنودکننده
استراتژیهای درونگرای خشنودکننده تضمین می کنن که مشتریانتون پس از خرید خوشحال و راضی هستن و پشتیبانی دریافت میکنن. باتها و نظرسنجی ها باید در بازههای زمانی مناسب سفر مشتری مورد استفاده قرار بگیرن تا احساس ارزشمندی رو برای مشتری ایجاد کنن.
مثلا با استفاده از چت زنده در وب سایتتون میتونین به مشتریان فعلیتون در خصوص یک تکنیک یا تاکتیک جدید آموزش بدین تا از مزایای اون بهره مند بشن. علاوه بر این، یک نظرسنجی میزان رضایت بعد 6 ماه از زمان خرید محصول یا خدمات توسط مشتری، میتونه دیدگاه ها و اطلاعات خیلی خوبی رو برای شما به دنبال داشته باشه.
ردیابی دیدگاه ها در شبکه اجتماعی هم یکی دیگه از استراتژیهای مهمه که به خشنودی بیشتر مشتریانتون منتهی میشه. فالوورهای شبکه اجتماعی ممکنه از طریق یکی از پروفایلهاتون به ارائه بازخورد، پرسش و یا به اشتراک گذاری تجربیاتشون در خصوص محصول یا خدمات اقدام کنن. به این تعاملات با اطلاعات کمکی و حمایت کننده و مشوق پاسخ بدین. اینطوری مشتریانتون حس شنیده و دیدن شدن دارن و میدونن.
در نهایت، هدف یک استراتژی درونگرا اینه که بدون توجه به منافعتون و در هر شرایطی از مشتریان پشتیبانی کنین. به یاد داشته باشین که یک مشتری خشنود میتونه یک مبلغ عالی برای برندتون باشه. بنابراین به دقت به تمام تعاملات پاسخ بدین و بین مشتریانتون تفاوتی قائل نشین.
نکات حیاتی در پیاده سازی بازاریابی درونگرا که منجر به رشد کسب و کار میشود
1- اندازه گیری نتایج و ورودیها
اندازه گیری تاثیر بازاریابی درونگرا به شیوه ای که ROI رو شفاف و قابل درک ارائه بده همیشه یک چالش بوده و بدین منظور باید همه چیز از همون اول شفاف باشه. ممکنه نتونین تعداد سرنخ هایی که مستقیما از طریق کمپینتنون تولید شدن رو اندازه گیری کنین اما میشه تعداد دانلود یک منبع، متوسط زمانی که افراد ویدیوتون رو تماشا کردن، تعداد فالوورهایی که در شبکه اجتماعی به دست آوردین و غیره رو ردیابی کرد.
وقتی برای کمپین جدیدتون برنامه ریزی میکنین باید در خصوص شاخصهایی که قراره اندازه گیری کنین رویکردی صادقانه و مناسب داشته باشین. اینطوری انتظارات از همون اول مشخص میشه و به دنبال اون، احتمال رسیدن به نتایج مورد انتظار هم بیشتر میشه.
2- اهمیت داشتن استراتژی بلندمدت
کمپین های موفق بازاریابی درونگرا یک شبه اتفاق نمیفتن. برنامه ریزی، پیاده سازی و بهبود اونها زمان بره و البته به نفرات زیادی نیاز داره. مثلا شما به تولیدکنندههای محتوا، طراحان، توسعه دهندهها، بازاریابهای شبکه اجتماعی و کمپین منیجر نیاز دارین تا همه چیز به خوبی پیش بره. اگر زمان و تلاشهاتون در یک کمپین ارگانیک و مناسب صرف بشه، یک سرمایه گذاری عالی برای ارزشمندی کسب و کارتون در آینده انجام دادین که نتایج مثبتش رو حتما میبینین.
3- شناخت بهتر پرسونای خریدارتون
حالا که در خصوص چرخه بازاریابی درونگرا اطلاعاتی رو به دست آوردین، اجازه بدین یک گام به عقب برگردیم؛ شما چطور مطمئن میشین که در حال جذب، درگیر و خشنود کردن افراد مناسب هستین؟
تمام استراتژیهای بازاریابی درونگرا بر اساس پرسوناهای خریدار برنامه ریزی میشن. پرسوناها در واقع پروفایلهای خیالی و توصیفی از مخاطبین هدفتون هستن که شامل اطلاعات دموگرافیکی مثل سن و ملیت و اطلاعات روانشناسی مثل خصوصیات شخصیتی، تمایلات و رنجها میشن.
هر چقدر اطلاعاتتون در پرسونای خریدار بیشتر باشه، پیامتون دقیق تر خواهد بود. طبیعتا حرف زدن با یک نفر خیلی آسون تر از هزار نفره! با ایجاد پرسوناهای خریدارتون میتونین یک صدای منسجم و جذاب رو برای تمام محتواها و تعاملات آینده در نظر بگیرین. با این تاکتیک، یک برند میتونه شخصیت پیدا کنه و ارتباطات عمیق تری رو با سرنخها بسازه.
4- ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای جذاب
کیفیت محتوایی که تولید میکنین مهمترین ویژگی استراتژی بازاریابی درونگرای شماست. اگر مقالات و ویدیوهایی بدون هدف و غیرقابل قبول برای مخاطبتون تولید کنین احتمالا هیچ وقت رنگ موفقیت رو نمیبینین!
مهم نیست که چقدر برای تبلیغ این محتوا یا سئوی اون زحمت کشیدین، در نهایت برای پیدا کردن مشتریهای جدید به مشکل میخورین. بهترین بازاریاب های محتوا همیشه تلاش میکنن تا محتواشون رو با نیاز مخاطبین هدف تطابق بدن.
5- نوشتن تیترهای فریبنده
درک سفر مشتری و نیازهای اون برای تولید یک محتوای عالی ضروریه اما برای جذب مشتریان و سرنخهای جدید کافی نیست. مهمترین بخش کار شما اینه که تیترها رو ایجاد کنین. در واقع این تیترها هستن که بیشترین کلیک ها و ترافیک جدید رو براتون به ارمغان میارن!
برای تولید تیترهایی که برای مخاطبین هدفتون بالاترین جذابیت رو دارن، زمان زیادی رو اختصاص بدین. یکی از بهترین راهها اینه که از تیترهای منفی (مثلا کلمات هرگز یا بدترین) استفاده کنین. البته استفاده همیشگی از تیترهای منفی درست نیست، اما انتشار مقالاتی در مورد «لیستی از اشتباهاتی که هرگز نباید انجام داد» یا «بدترین استراتژیهایی که به روابطتون با مشتری آسیب میزنن» روش خوبی برای هدایت ترافیک به وب سایتتونه.
براساس گزارش وب سایت دیمَند متریک، شرکتهای دارای بلاگ نسبت به شرکتهای دیگه، هر ماه 67 درصد سرنخ بیشتری تولید میکنن. بنابراین اگر قراره محتوایی تولید کنین بهتره از حداکثر پتانسیل اون استفاده کنین.
6- المانهای بصری بیشتر
انسانها عاشق محتوای بصری هستن و برای جذابیت محتواتون بهتره از المانهای بصری مثل تصاویر، چارتها و نمودارها استفاده کنین. 90 درصد از بلاگرها در پست های خودشون از تصاویر استفاده میکنن و بلاگ پستهایی که تصاویر بیشتری دارن معمولا موفق ترن.
7- استفاده از مزایای پست مهمان
با یک نگاه به آمار و ارقام میتونین متوجه بشین بلاگ پستهای مهمان بهترین استراتژی بازاریابی درونگرائه. این پستها براتون بک لینکهای با کیفیتی رو به همراه میاره و اعتبارتون در حوزه فعالیتتون رو افزایش میده و باعث میشه تا با اینفلوئنسرهای اصلی روابط خوبی رو ایجاد کنین.
اما اکثر افراد از پستهای مهمان به شکل اشتباه استفاده میکنن. اگر برای پستها مهمان و انتشار پیام کسب و کارتون در حجم وسیع تر استراتژی هوشمندانه ای ندارین شاید بهتره اصلا سراغش نرید! در واقع برای استفاده از مزایای پست مهمان باید به صورت مستمر این نوع محتوا رو تولید کنین.
8- تمرکز روی سئو
سئو یا بهینه سازی موتور جستجو یکی از بخشهای حیاتی در استراتژی بازاریابی درونگرائه که حتما باید روی اون سرمایه گذاری کنین. در سئو با استفاده از چند ابزار و بهروش، جایگاه کلمات کلیدی هدفتون رو در نتایج موتور جستجوی مهم گوگل بهبود میدین.
برای اینکه در سئو به نتایج خوبی برسین باید ساختار و کاربردپذیری اطلاعات ارائه شده در وب سایتتون بهینه باشه که شامل موارد زیر هستش:
- استفاده از کلمات کلیدی مرتبط
- بهینه سازی تگها
- نوشتن عناوین و متا دیسکریپشنهای آگاهی دهنده
- بهینه سازی تصاویر برای لود سریع تر و استفاده از متنهای جایگزین
- بهره گیری از طراحی رسپانسیو
هر کدام از این گام ها نه تنها باعث میشن تا تجربه بهتری رو به کاربرانتون ارائه بدین، بلکه از نظر گوگل هم استاندارد و مفید به نظر برسین که در نهایت به بهبود جایگاه کلمات کلیدیتون منجر میشه.
9- برنامه ریزی یک استراتژی بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا دقیقا همون چیزیه که برای کسب نتایج بهتر با سئو نیاز دارین. در این روش با برنامه ریزی و تولید محتوایی متناسب با نیاز پرسونای خریدار، تصویری قابل اعتماد از برندتون رو شکل میدین.
هنگام اشتراک گذاری محتوا باید هوشمند و پیوسته عمل کنین؛ محتواها رو به صورت منظم منتشر و در خصوص مراحل مختلف سفر مشتری فکر کنین. مفهوم مهم دیگه ای که باید به اون توجه کنین قیف خریده. این مدل سفر معمولِ مشتری رو در قالب 4 مرحله اصلی آگاهی، علاقه، تمایل و اقدام توضیح میده.
بازاریابی محتوا روی ارائه اطلاعات خوب، جذاب و قابل اعتماد برای این 4 مرحله تمرکز می کنه. محتواهایی که میتونین برای این چهار بخش تولید کنین میتونه از محتواهای آموزشی تا محتواهای مقایسه ویژگی محصولات و خدماتتون رو در بر بگیره.
این بخش از استراتژی بازاریابی درونگرا بسیار حیاتیه و توصیه میکنیم حتما از مشاوره تخصصی بهره ببرین. با محتوای کیفیت که به صورت منظم منتشر میشه، میتونین سئوی خودتون رو بهبود ببخشید و در حوزه و پیرامون موضوعاتی که فعالیت میکنین اعتبار بیشتری پیدا کنین.
10- حضور آنلاین هوشمندانه
بعضی از جنبههای بازاریابی درونگرا قابل برنامه ریزی نیستن. مثلا در شبکه اجتماعی، یک کسب و کار همیشه با سوالات، تردیدها و شکایات مواجه میشه. به همین دلیل باید بعضی از اقدامات رو به صورت بداهه انجام بدین.
اگر یک کسب و کار نمیتونه همیشه آنلاین باشه، باید هوشمندانه عمل کنه. ابزارها و پلتفرمهای مختلفی وجود داره که میتونن روابط با مشتری رو سازماندهی و خودکارسازی کنن. پاسخگویی سریع یکی از بخشهای خشنودسازی به حساب میاد و علاوه بر این فرصتی رو در اختیارتون قرار میده تا عدم رضایت رو به وفاداری تبدیل کنین.
داشتن اطلاعات خوب از پرسونای خریدار اینجا بهتون کمک میکنه. مشتریها فقط دنبال ویژگیهای مهم محصول یا خدماتتون نیستن. اونها درباره ارتباطات، روابط بلندمدت و هویت برندی که از محصول یا خدماتش استفاده می کنن هم جستجو میکنن. با منسجم بودن پیام و یک شخصیت تعریف شده، یک برند میتونه در قالب یک فرد با افراد دیگه تعامل داشته باشه.
11- پیگیری بعد از خرید
وقتی اصرار زیادی به فروش هر چه بیشتر محصول یا خدماتتون دارین، احتمالا بعد از خرید مشتریهاتون رو فراموش میکنین. این اشتباهیه که حتی خیلی از کسب و کارهای حرفه ای و با تجربه دچارش میشن!
استراتژی درونگرا بر روی بازاریابی برای افرادی که در حال حاضر به مشتری تبدیل شدن هم تمرکز میکنه. محتوا و تعاملات باید به طور ویژه ای برای مخاطب قرار دادن این افراد طراحی بشن و تلاش کنین تا دوباره تجربه ای لذت بخش رو تکرار کنن.
تاثیرگذاری روی مشتری ای که یکبار خرید کرده و رضایت داره به مراتب آسون تر و کم هزینه تر از به دست آوردن یک مشتری جدیده. بنابراین با ایجاد پایگاهی از مشتریان وفادار میتونین سرمایه گذاری به مراتب بهینه تری رو در بازاریابی داشته باشین و کسب و کارتون پایداری بهتری داشته باشه.
بعضی از استراتژی ها مثل کوپن های تخفیف، ارسال خودکار ایمیل و برنامه های وفاداری در بازگردانی مشتری ها تاثیر خوبی دارن.
12- عدم توقف ردیابی نتایج
مانند هر جنبه دیگه ای از کسب و کار، شاخص های عملکردیتون برای موفقیت در استراتژی بازاریابی درونگرا حیاتی هستن. این کار به شما کمک می کنه تا مخاطبیتون رو بیشتر درک کنین و بر روی کانالها و محتوای مناسب سرمایه گذاری بیشتری داشته باشین.
به علاوه، این اعداد و ارقام به شما نشون میده برنامه ریزیتون تا چه حدی خوب اجرا شده و برای بهبود و تنظیمات مجدد کمکتون می کنه. اگر با عملکرد کمپینتون و تقاضاهای بعدی پرسونای خریدارتون آشنایی نداشته باشین احتمال تصمیم گیری های اشتباه و گم شدن در مسیر وجود داره.
به همین دلیل باید بهترین شاخصهای عملکردی رو برای استراتژیتون تعیین کنین و با پیاده سازی یک روش شناسی مانیتورینگ، اعداد و ارقام رو ردیابی کنین. برای تحلیل بهتر و سریع تر اطلاعات میتونین از پارامترهای مهم و ابزارهای گزارش دهی خودکار بهره ببرین.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.