جذب مخاطب با داستان سرایی
استوری تلینگ چیست؟
استوری تلینگ را در یک خط اینگونه میتوان تعریف کرد:
Storytelling یا داستانسرایی، هنر انتقال پیام از طریق داستان است.
این تکنیک به کمک روایت جذاب، احساسات و تجربیات را به مخاطب منتقل میکند و باعث میشود پیام بیشتر به یاد بماند. در واقع، به جای توضیح خشک و رسمی، با استفاده از داستان، مخاطب به طور طبیعی و عاطفی به موضوع جذب میشود.
استفاده از این روش در بازاریابی به برندها کمک میکند تا فراتر از ارائه ویژگیهای محصول، تجربهای عاطفی برای مخاطب ایجاد کنند. داستانها میتوانند به شکلهای مختلفی روایت شوند، از جمله مت، ویدیو، پادکست و حتی عکس.
اهمیت Storytelling در بازاریابی
داستان سرایی در بازاریابی به عنوان یک ابزار حیاتی شناخته میشود که اهمیت زیادی در ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان دارد.
تحقیقات نشان میدهد که مشتریانی که با برندها از طریق داستانها ارتباط عاطفی برقرار میکنند، بیشتر احتمال دارد که به مشتریان دائمی تبدیل شوند. این ارتباط عاطفی نهتنها به وفاداری مشتریان کمک میکند، بلکه آنها را ترغیب میکند تا تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. علاوه بر این، داستانهای جذاب به یادآوری برند کمک میکنند و میتوانند باعث شوند که مخاطب برند را به خاطر بسپارد.
ویژگیهای یک داستان خوب
بیایید ویژگیهای یک داستان خوب را روی یک داستان موفق قهوه بررسی کنیم! «کافه دستان» داستان خود را اینگونه روایت میکند:
«هر دانه قهوه ما داستانی دارد. در ارتفاعات گواتمالا، خانوادهای سه نسل است که با عشق به پرورش قهوه مشغولاند. مارتا، دختر کوچک خانواده، هر صبح قبل از مدرسه به پدربزرگش در چیدن دانههای رسیده کمک میکند. او یاد گرفته که رنگ دقیق دانههای رسیده شبیه رنگ چشمهای مادرش است. این دقت و عشق در هر فنجان قهوه ما جریان دارد».
این داستان ویژگیهای یک روایت موفق را دارد:
- شخصیتپردازی قوی:
شخصیتهای واقعی و باورپذیر (مارتا و خانوادهاش)؛
جزئیات شخصی و ملموس (رنگ چشمهای مادر).
- ساختار منسجم:
شروع جذاب؛
میانه درگیرکننده؛
پایان تأثیرگذار که به محصول متصل میشود.
- عناصر حسی:
توصیف رنگها؛
اشاره به زمان (صبح زود)؛
حس مکان (ارتفاعات گواتمالا).
- پیام اصلی روشن:
کیفیت محصول؛
اصالت تولید؛
ارزشهای خانوادگی.
چگونه یک داستان خوب بنویسیم؟
فرض کنید میخواهید داستان شکلگیری استارتاپتان را تعریف کنید. بهجای اینکه بگویید «ما در سال ۱۴۰۰ شروع کردیم»، میتوانید بگویید:
«نیمهشب بود و من هنوز پشت لپتاپم نشسته بودم. برای هزارمین بار داشتم به مشکلی فکر میکردم که هر روز با آن مواجه میشدم. ناگهان جرقهای در ذهنم زده شد…»
برای نوشتن یک داستان خوب، باید هنر داستان گویی داشت، برای دستیابی به این هنر میتوان از مراحل زیر استفاده کرد:
- شناسایی مخاطب: درک نیازها و علایق مخاطب هدف. شناخت دقیق از مخاطب به نویسنده کمک میکند تا داستانی متناسب با سلیقه و نیازهای او خلق کند.
- استفاده از عناصر داستانی: شامل شخصیتها، مشکل، و راهحل. ایجاد شخصیتهای قوی میتواند به ایجاد ارتباط عاطفی کمک کند.
- ساختار داستان: داستان باید دارای مقدمه، میانه و پایان باشد. مقدمه باید توجه مخاطب را جلب کند، میانه داستان باید به توسعه مشکل و تلاش برای حل آن بپردازد و پایان باید نتیجهگیری و پیام اصلی داستان را منتقل کند.
- احساسات را در نظر بگیرید: داستان باید احساسات مخاطب را درگیر کند. استفاده از توصیفهای عاطفی و موقعیتهای انسانی میتواند به این هدف کمک کند.
- ویرایش و بازنگری: پس از نوشتن داستان، مهم است که آن را ویرایش و بازنگری کنید. این مرحله شامل حذف بخشهای غیرضروری و تقویت نقاط قوت داستان است.
چگونه از استوری تلینگ در بازاریابی استفاده کنیم؟
برای استفاده از داستان سرایی در بازاریابی محتوا، میتوان به موارد زیر توجه کرد:
- ادغام داستانها در کمپینهای تبلیغاتی: استفاده هنر داستان گویی در تبلیغات دیجیتال و رسانههای اجتماعی میتواند به جذب توجه مخاطب کمک کند. بهعنوان مثال، برندها میتوانند از داستانهای واقعی مشتریان خود در تبلیغات استفاده کنند.
- استفاده از ویدیو: ویدیوها میتوانند به شکل مؤثری داستانها را روایت کنند. ویدیوهای کوتاه و جذاب میتوانند به راحتی در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شوند و به دسترسی بیشتری به مخاطبان کمک کنند.
- مشارکت مخاطب: تشویق مخاطبان به اشتراکگذاری داستانهای خود درباره برند. این امر میتواند به ایجاد یک جامعه حول برند کمک کند و احساس تعلق را در مخاطبان تقویت کند.
نمونههای موفق استوری تلینگ
برخی از برندهای موفق که از داستان سرایی در فروش بهره بردهاند عبارتند از:
- کوکاکولا: این برند با استفاده از داستانهای سرایی در تبلیغات خود، احساسات مثبت را در مخاطبان ایجاد کرده و به یادآوری برند کمک کرده است. کمپین «شادی را تقسیم کنید» یکی از مثالهای موفق این برند است که در آن داستانهای واقعی مشتریان روایت میشود.
- اپل: تبلیغات این برند معمولاً شامل تکنیک های داستان سرایی که نشاندهنده نوآوری و خلاقیت است، هستند. به عنوان مثال، تبلیغات مربوط به آیفون معمولاً شامل داستانهای زندگی واقعی افرادی هستند که با استفاده از محصولات اپل به موفقیت رسیدهاند.
- نایک: نایک با استفاده از استوریتلینگ، داستانهای واقعی از ورزشکارانی با توانمندیهای فوقالعاده را به نمایش میگذارد. مثلاً داستان زندگی افرادی مثل سرنا ویلیامز یا کایلی یانگ که از مشکلات و چالشهای بزرگ عبور کردهاند.
- بنز: برند مرسدس بنز با استفاده از استوریتلینگ، روایتهایی از تاریخچه برند و نوآوریهای آن در صنعت خودروسازی را به مخاطب منتقل میکند.
در پایان…
استوری تلینگ یا داستان سرایی بهعنوان یک ابزار مؤثر در بازاریابی محتوا ، میتواند به برندها کمک کند تا ارتباط عاطفی عمیقتری با مخاطبان خود برقرار کنند. البته که داستان سرایی فقط یک استراتژی بازاریابی محتوا نیست، بلکه یک هنر است که میتواند به برندها کمک کند تا پیامهای خود را به شیوهای جذاب و ماندگار منتقل کنند
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.